
مدیریت منابع و نقدینگی موجود در اقتصاد یکی از مهمترین اولویتهای دولت در حوزه سیاستگذاری پولی و مالی است. از آنجا که سرمایههای سرگردان هیجانی و غیرعقلانی عمل کرده و نظم اقتصادی را تحتتاثیر قرار میدهند، ضرورت دارد تا از طریق مکانیزمهای صحیح هدایت و کنترل شود.
یکی از مسیرهایی که امکان حضور مولد و موثر سرمایه را فراهم میکند، هدایت آن به سمت بازارسرمایه است؛ چراکه با وجود نااطمینانی و نوسانات موجود در اقتصاد کشور، هنوز بازارسرمایه تا حدودی قابلیت اعتماد را دارد. سرمایه سرگردان همیشه یکی از آفات مهم اقتصادی است و بیش از آنکه این سرمایه در خدمت توسعه اقتصادی و بخش خصوصی باشد ، هر روزه شاهد همسویی بیشتر آن با نوسانات سیاسی هستیم. در نتیجه به دلیل منفعتطلبی ناشی از بازدهی سریع ، شاهد عدم تمایل آنان به حضور در عرصه سرمایهگذاری زیربنایی و وابستگی به بازارهای هیجانی سوداگرانه (ارز، سکه و …) هستیم .همچنین در این روند به دلیل نداشتن چشماندازهای بلندمدت و سند راهبردی واقعی در عرصه اقتصاد و از سوی دیگر اعمال تصمیمات سیاسی در حوزه مالی موجبات خروج سرمایه از بخشهای مولد و هدایت آنها به سوی اقتصاد غیرمولد و گاه مخرب همانند بازار سکه و ارز فراهم میشود.
بنابراین میتوان اینگونه اظهار کرد که دلیل عمده عدم حضور نقدینگیهای سرگردان در بازار سرمایه، عدم استقلال واقعی این بخش و وابستگی آن به مواضع و تصمیمگیریهای سیاسی است که این امر با ناتوانی بازارسرمایه در جذب و سودآوری مناسب توام شده که در نهایت شاهد حضور پررنگ نقدینگی سرگردان که بسیار هم قابلتوجه است در بخشهای غیرمولد اقتصادی هستیم.
*اباذر براری/ مدرس دانشگاه و پژوهشگر اقتصاد سیاسی
شماره ۲۶۳ هفته نامه بورس – صفحه